📚 جزوه یا خلاصه: حقوق سازمان های بین المللی
🖊 مولف: رضا موسی زاده
نام فایل:جزوه حقوق سازمان های بین المللی رضا موسی زاده
فرمت فایل:pdf باکیفیت بالا
تعداد صفحات فایل:46 صفحه
دانشجویان و کاربران گرامی محتوای فایل جزوه حقوق سازمان های بین المللی اثر رضا موسی زاده کاملترین جزوه حال حاضر در فرمت فایل pdf با کیفیت عالی تهیه و تدوین گردیده است.
قسمتی از فایل:
تقريرات درس حقوق سازمانهاي بينالمللي دكتر ابراهيم بيگزاده فصل اول: كليات مقدمه سازمانهاي بينالمللي در حقيقت بيانگر نوعي فدراليسم جهاني هستند. بطور كلي پديدهي فدراليسم عبارتست از «روند پيوستن و اتحاد دولتها حول هدف يا اهداف مشترك با حفظ خود مختاري هر يك از آنها». فدراليسم ميتواند هم داخلي باشد و هم بينالمللي. فدراليسم داخلي يك سيستم سياسي منسجم و واحدي است كه تجمعهاي (نهادهاي) تشكيل دهندهي آن ويژگي دولت بودن خودشان را از لحاظ حقوق بينالملل از دست ميدهند و فقط تركيب آنهاست كه يك دولت را بوجود ميآورد. ولي در عين حال، اين نهادهاي تشكيل دهندهي اين تجمع، هر كدام در درون خودشان داراي اختياراتي هستند. اما برعكس، در فدراليسم جهاني، ما شاهد تجمعهايي هستيم كه عناصر تشكيل دهندهي آن (دولتها) ويژگي دولت بودن خودشان را حفظ ميكنند و ضمن حفظ ويژگي خودشان، يك نهاد مستقل از خود ايجاد ميكنند. سازمانهاي بينالمللي در واقع، نماد بسيار بارز فدراليسم جهاني ميباشند. سازمانهاي بينالمللي، حيات مستقل و شخصيت حقوقي مستقل از عناصر خود دارد. به طور خلاصه، سازمانهاي بينالمللي از يك ديد شبيه به برخي دولتهاي فدرالي هستند كه ما اكنون در جهان شاهد آنها هستيم، و از يك نگاه ديگر، با آنها متفاوت ميباشند. از اين ديدگاه كه سازمانهاي بينالمللي، مجموعهاي از نهادها هستند كه با يكديگر جمع ميشوند و يك نهاد ديگري بوجود ميآورند، شبيه فدراليسمي است كه ما بين دولتها ميشناسيم. مثلا در ايالات متحدهي آمريكا، سوييس و بلژيك، مجموعهي مستقلي بوجود آوردهاند كه ٢ هر كدام از اينها خودشان به تنهايي از لحاظ حقوق بينالملل دولت محسوب نميشوند بلكه مجموعهي آنها دولت محسوب ميشود. علت اينكه اين تركيب را به اين شكل ايجاد ميكنند اين است كه هر كدام از اينها، يكسري خود مختاريهاي داخلي براي خودشان حفظ ميكنند. مثلا در آمريكا هر يك از ايالتهاي موجود، ضمن اينكه در روابط خارجي خود تابع دولت فدرال هستند، اغلب براي خودشان مقررات داخلي دارند. حتي در مواقعي مجلس هم دارند. مثلا از ٥٠ ايالت آمريكا، ٤٣ ايالت مجازات اعدام دارند و ٧ ايالت چنين مجازاتي در قوانين خود ندارند. يعني در مقررات داخلي خود همه از يك نظام واحد تبعيت نميكنند، اما در سياست خارجي و روابط بينالمللي بخصوص در مسايل پرچم، پول و ارتش تابع قدرت مركزي هستند. اما جالب اينجاست كه اين ايالتها در مفهوم حقوق بينالملل، به تنهايي دولت محسوب نميشوند؛ زيرا از لحاظ حقوق بينالملل دولت نيازمند سه عنصر «سرزمين»، «جمعيت» و «حاكميت» است كه البته برخي عنصر «شناسايي» را نيز به آنها اضافه كردهاند. بنابراين، اين ايالتها از لحاظ حقوق بينالملل دولت محسوب نميشوند بلكه فقط تركيب آنهاست كه دولت بشمار ميرود. ولي از لحاظ داخلي اينها داراي يكسري خودمختاريهايي هستند. به چنين وضعيتي «فدراليسم داخلي» ميگويند.